خانه شهیدی که پاتوق جهادگران شد
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۳۵۰۰۹
خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهری پرکوهی| برگی از خاطرات روزهای انقلاب را ورق میزنیم، روزهایی که لحظه لحظهاش برای مردم ما پراز خاطره است، چون خودشان خاطرهسازی کردند، این خاطرات آنقدر با آنان عجین شده که مقابله چشمانشان است و درواقع با این خاطرات زندگی میکنند.
با آغاز بهمن ماه میخواهیم برگی از خاطرات این دفتر را ورق بزنیم، از لحظههایی که با عشق و ایثار گذشت، در کنار فداکاری بزرگمردانی که باحضور در جبههها حماسه آفریدند، بزرگزنانی هم در پشت جبههها حماسهها خلق کردند، زنانی که در اوج جوانی در کنار سایر بانوان مازندرانی تلاش کردند تا در پیروزی انقلاب اسلامی نقشآفرین باشند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*جهاد پشت خاکریز
*روایت بانوی جهادگر
راوی ما در این گزارش خواهر شهید اندیشه است، فردی که در عین معلولیت توانست نقش خود را بهعنوان جهادگر پشت جبههها بهخوبی ایفا کند.
شروع صحبتهایش از روزهای جنگ است، روزهایی که شاید اتفاقات و حوادث تلخ بسیاری رخ میداد اما آنقدر حس همدلی و همکاری بین یکدیگر شیرین بود که همه را دور هم جمع میکرد.
مردها در جبهه و خانمهایی که همسرانشان راهی جبهه شده بودند دور هم جمع میشدند و پشت صحنه همکاری میکردند از خیاطی و شستشو گرفته تا پخت مربا و ...
*رزم مردانه با پشتوانه زنانه
*منزل شهیدی که پاتوق جهادگران شد
خواهر شهید اندیشه از روزهایی میگوید که برایش خاطرههایش باقیمانده، از روزهایی که منزلشان پاتوق جهادگران تبدیل شده بود.
*تقدیری که با خدمت گره خورد
گریزی به سالهای قبل میزند، از زمانیکه برادرشان شهید شده بود دیگر دست خودشان نبود از پدر و مادرش گرفته تا خودش باوجود اینکه تقدیرش طوری رقم خورده که نتواند راه برود اما راهشان را انتخاب کردند و آن هم خدمت بود و خدمت...
از آنروزها میگوید که صدای چرخ خیاطی و ماشین بافتنی هنوز که هنوز در گوشش پیچیده، از اتاقی که پایگاه جبهه شده بود.
*حماسه پشت حماسه
خانم اندیشه میگوید: آن روزها بافتنی میکردیم، خیاطی میکردیم، لباس رزمندگان و پتو و سایر را میآوردند و شستوشو میکردیم.
۲۴ سالم بود و پدر و برادرانم جبهه بودند با خانمهای همسایه که همسرانشان راهی جبهه شده بودند تا نیمه شبها بافتنی میکردیم از شال گردن گرفته تا جوراب، خیاطی میکردیم، هر کاری از دستمان برمیآمد انجام میدادیم، کافی بود بگویند چه چیزی بیشتر احتیاج دارند.
*سنگربانی پشت خاکریز
از خانم اندیشه میخواهیم مصداقی برایمان خاطره تعریف کند در پاسخمان میگوید؛ واقعا همه آن روزها خاطره بود، واقعا سرتا سر کارهایمان خاطره بود؛ طوری که الان اشکم در میآید، چند روزی که قرار بود باهم صحبت کنیم از همان روز اشکهایم جاری است... هر کاری از دستمان برمیآمد انجام میدادیم که انشالله خداوند قبول کند.
*از خودبی خود شدم
برای من انگار زمان از حرکت ایستاده دور تا دور خانه را که میگردم، صحنههای آن روزها برایم مجسم میشود، طوری که از خود بیخود هستم.
*رادیو نداشتیم چه برسد به دوربین!
از خانم اندیشه میخواهیم اگر تصویری یا عکسی از آن روزها دارد نشانمان دهد آن موقع نه موبایل داشتیم، نه دوربین حتی یک رادیو نداشتیم صدای رزمندگان را بشنویم و از حال و هوای جنگ باخبر شویم چه برسد به دوربین...
پایان پیام/۸۶۰۳۴/م
منبع: فارس
کلیدواژه: دوران دفاع مقدس جنگ تحمیلی نقش زنان در انقلاب استان مازندران آن روزها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۳۵۰۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وضعیت تلخ اقتصاد ایران در خاطرهگویی فوتبالیست سابق در تلویزیون | فیلم
هاشم بیک زاده، بازیکن سابق تیم استقلال در برنامه زنده صبحانه ایرانی گفت: نزدیک به یک میلیون دلار از استقلال گرفتم! منبع: صداوسیما
کد ویدیو دانلود فیلم اصلی